سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نخستین عوض بردبار از بردبارى خود آن بود که مردم برابر نادان یار او بوند . [نهج البلاغه]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

بسم الله الرحمن الرحیم


 


عناوین مهم در واژه اخلاص به تناسب  موضوعات


 



 


1- رابطه اخلاص با نبوت : 139 بقره   و 51 مریم   و 37 ‘ 71 ‘ 72 ‘ 128 صافات  ( اخلاص یکی از اصول دین رسیدن به نبوت و ارتباط با اصول دین )


 


2- رابطه اخلاص با توحید : 139 بقره   و 2 ‘ 3 ‘ 11 ‘ 14 ‘ زمر   و 14 ‘ 65  مومن  و  5  بینه سوره اخلاص توحید   و 160 صافات ( پاک دانستن ذات خداوند  و یا توحید صفاتی توسط مخلصین )


 


3-رابطه اخلاص با عدل : 29 اعراف ( امر به درستی و خلوص توسط رعایت عدل )


 


 


4- رابطه اخلاص و معاد : 64 سوره ( ص )   و 40 صافات     ( مخلصین )  :  اخلاص ورزان در دنیا پاسخگوی روز قیامت خویش نیستند و هم چنین سهولت در محاسبه روز قیامت


 


 


5- رابطه اخلاص با کتب الهی : 139  بقره ( شهادت خداوند بر صدق گفتار خویش برای اهل کتاب و پیامبران قبلی یهود و نصرا )


  


6- معنی اخلاص بر اساس آیات الهی :   ( اختصاص ) 90 بقره  و ( مخصوص )  و ( فقط ) 139 انعام   و ( خالص ) 32 اعراف   و ( حلال ) 139 انعا م  ‘ 32 اعراف   و ( خالص ‘ بر گزیده ) 54 یوسف 45 و 47 سوره ( ص)    و  ( پاک ‘ و پر نعمت )  61 تحل


  


7- رابطه اخلاص با صفات مومنان : 146 نساء  ( خلوص در دین با رعایت توبه ‘ اصلاح امور ‘ تمسک به کتاب خدا


  


8-  رابطه با اخلاص  و توبه :  146 نسا ء     ( مراحل توبه الف – اصلاح عمل  ب – در آویختن با خدا یعنی توکل بر خدا  ج- اخلاص داشتن در دین


 


 9-  رابطه  اخلاص با دعا : 29 اعراف و 22 یونس   و 65 مومن   ( خواندن خدا از روی اخلاص و توجه به معنای خواندن نه در خواست کردن )


  


10-  رابطه اخلاص در ارتباط با حلال و حرام یعنی احکام الهی : 32 اعراف


 


 11-رابطه  اخلاص با دوری از مشکلات و بلایا : 65 عنکبوت  و 32 لقمان   و 14 ‘ 65 مومن


  


12  رابطه اخلاص با و سیله تغییر مقدرات : 22  یونس ( رهایی از سختی ها با اخلاص 


  


13-  رابطها اخلاص با عامل بازدارنده از فحشا :  24 یوسف ( محکمترین ریسمان بر رهایی از کمند شیطان اخلاص ورزیدن است )


 


 14- مخلصین در قرآن :  حضرت یوسف ( ع) 22 سوره یوسف   و حضرت موسی ( ع) 51 مریم   و ابراهیم و اسحاق و یعقوب  45 و 46 سوره ( ص)    و پیامبر اکرم ( ص)  11 سوره زمر


 


 15 –  رابطه  اخلاص با  شیطان :  40 حجر ( خطر کید شیطان در مورد همه جز مخلصین


 


 16-  رابطه  اخلاص با کفر :  169 ‘ 170 صافات و  2 زمر  و 14 مومن  و 32 لقمان ( اخلاص در مقابل انکار از دو جهت اول کفر و دوم نا سپاسی 


 


 17- رابطه اخلاص و فروع دین :  5 سوره بینه ( اخلاص و فروع پرداخت زکوه و اقامه نماز )


 


 18 –  رابطه اخلاص و صفات حسنه :  94 بقره ( نعمتهای خدا از آن کسانی است که اخلاص دارند راستگویان از مرگ هرگز نمی هراسند )


 


 19-  رابطه  اخلاص با روزیهای دنیا و آخرت :  32 اعراف  ( مقایسه این دو نوع روزی دنیا و آخرت )


  


20-  رابطه  اخلاص با عبرت از حیوانات :  66 نخل ( مثال شیر گوسفند از بین سرگین و خون )


 


 21-  رابطه اخلاص با خود قرآن :  2 سوره زمر


 


 22-رابطه  اخلاص که یک ماموریت انفرادی است :  11 سوره زمر ( داشتن رسالت انفرادی برای انسان )


  


 



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 9:19 صبح

    بسم الله الرحمن الرحیم


     


         آیه 139 سوره بقره


     


    قُلْ أَتُحَآجُّونَنَا فِی اللّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ (139)


    بگو: (آیا در باره خداوند با ما محاجه مى‏کنید؟! در حالى که او، پروردگار ما و شماست‏؛ و اعمال ما از آن ما، و اعمال شما از آن شماست‏؛ و ما او را با اخلاص پرستش مى‏کنیم‏، [و موحد خالصیم‏].)  «139»


     


         واژگان :


    حاج ؛ حوجا ؛ حیجا :  نیازمند و محتاج 


    حاج و الیه : به او نیازمند و محتاج شد


    الاخلاص ؛ مخلصون : پاکی ؛ زر خالص نجات ؛ رهایی ؛ سره ؛ آنچه که از مرافعه رهایی یافته می شود


    عمل :  کار ؛ هر کاری که به عمد سر زند ؛ شهر ؛ دهکده ای که در دست یک حاکم باشد ؛ شغل ؛ کاری که کسی برای جلب منفعت انجام دهد


     خداوند در این آیه از زبان پیامبر خود تکلم می کند و خط و مرزهای بین اهل خود و دیگران و ادیان دیگر را مشخص می نمایند و خود شهادت بر گفتار خویش می دهند این از دو جنبه قابل تامل است .


     


    1-    خداوند بر اثر رحمت واسعه و بیکرانش چنین سخن می گوید


    2-  و یا مطلب خاصی است که احتمال صدق و کذب از طرف دیگران می رود و لازم است که خداوند خود  در این  مورد  به سخن بپردازد تا جلوی هر گونه  انحرافی  گرفته شود .


     علت این نوع سخن گفتن بر این اساس است که ؛ چون موضوعیت آن خداست و جای بحث و جدل نیز وجود دارد و نوعی اثبات حقانیت وجود خدا توسط خود او انجام می گیرد و این نوع استدلال در اثبات وجود خدا صورت نگرفته است و در این نوع نزاع وجود خدا به خوبی مشاهده می شود و حتی برای مخالفین قابل لمس است و نیاز به اثبات و ادله دیگر نیست ( با توجه به حضور خدا ) لذا این بیان و استدلال قوی همگان را بر آن می دارد که این حضور را با معرفت بیشتر بشناسد زیرا که در ادامه آیه از خلوص یا شناخت ناب اسم یرده است به این جمله ساده دقیق شویم (( او پروردگار ما و شماست )) این تعلق زیبا در جمله هیچکس را به مخالفت نمی خواند بلکه با فطرت پاک همه انسانها سرو کار دارد این جمله را چندین بار وقتی در اندرون خویش تکرار بکینم هیچ نوع اختلافی بین خود و هیچ جاندارد با شعوری نمی بینی ؛ اوج زیبایی این کلام در این است که انسان خاطی پیدا نمی کنی که گناه خود را به گردن او بیندازد زیرا با صراحت چنین می فرماید (( ما مسئول کار خود و شما مسئول کردار خویش هستید )) هیچ خط و مرزی وجود ندارد .


     


    تدبر در این آیه با کوتاه بودن کلام خدا و اوج مفاهیم درونی و قلبی نشان از آن دارد که با کلام و سخن باید با روان و جان مردم سخن گفت تا بتوانیم در دل مردم و با مردم زندگی کنیم .


     اگر عهد خود را با دل مردم بستیم همواره با آنان خواهیم بود چه حضور فیزیکی داشته باشیم و چه نداشته باشیم نمونه های بارز آن خود خداوند است و یا ائمه معصومین ؛ که حتی در زمان نبودن با مردم هستند و جاودانه می مانند و این جاودانگی از خلوص هر انسانی نشات می گیرد و به تعبیر دیگر برای (( جاوانه ماندن در نزد مردم و زندگی کردن در تمام اعصار با مردم داشتن خلوص در زمان حیات خویش است )) که این خصلت پیامد های زیبای حضور همیشگی را به دنبال دارد .


     اگر چنین زندگی جاویدی یافتیم و با تمام خلوص نیت در پرستش معبود یگانه هستی تلاش کردیم به واقع باید (( دردانه هستی )) شویم و یگانه ای باشیم در شناخت خداوند به یکتایی .


     


    این است آن وعده زیبای که خدا به ما داده است ؛ و برای پرستش باید یادمان باشد که از مسیر خلوص خویش برای خدا خارج نشویم تا لذتهای پرستش و عبادت به سراغمان بیاید .


     اگر از عبادات روز مره ای که انجام می دهیم لذتی نمی بریم باید به اخلاص خود به دیده تردید نگاه کنیم و از رفتارهای نا خالصانه خود گلایه داشته باشیم که در ذهنیت خویش عوامل بسیاری را جایگزین خدا می کنیم و پر واضح است که نباید لذت عبادت در ذائقه نا خالص ما چشیده شود


     دست ازمس وجود چومردان ره بشوی         تا کیمیای عشق بیابی وزرشوی


    گر نورعشق حق بدل و جانت او فتد            با لله کز آفتاب فلک خوبتر شوی      


     




  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 9:18 صبح

    بسم الله الرحمن الرحیم

      قال َ رَبِّ بِما اَغْوَیتَنی لَاُزَیِّنَنَّ لَهُم فِی الْاَرْضِ وَ لَاُغویَنَّهُمْ اَجْمَعین َ (39)


    اِلّا عِبادَکَ مِنْهُم ُ الْمُخْلَصین َ ( 40 )


     ابلیس گفت :  پروردگارا !  به سبب آنکه مرا گمراه  ساختی  من هم  در زمین  بدی  را برایشان  می آرایم  و همه را  گمراه می سازم ( 39 ) مگر بندگان مخلَص تو را از میان آنان ( 40 ) حجر


    مخلَص : کسی که خدا او را برای خود خالص ساخته است وقتی با اخلاص ( یعنی بانیّت  فقط  برای خدا و فقط  قرب به خدا ) در مقابل اوامر الهی تسلیم  باشیم  و تعظیم کنیم وفرمان خدا را ارجع بر منافع شخصی بدانیم ( به خاطر اعتقاد و باور راسخ به مبرا بودن خداوند از هر کمو کاست و ضعفی ) ، امیال و هوسها و شهوات و لذایذ و ... در مقابل چشمانمان بی رنگ و بی ارزش میشوند و ما در مبارزه با نفسمان به با  ارزشترین و بهترین و زیباترین وعظیم ترین و پرقدرت ترین و کاملترین  مقام ( نزد خداوند) و (  غیر قابل نفوذ ترین  ومنفورترین صفت اخلاقی بنده خوب خدا  نزد شیطان ) نائل میشویم .


    نتیجه اخلاص در نیّت  و عمل  بنده مؤمن اینست : که خداوند دل آن بنده را برای خود خالص میگرداند . یعنی جز خداوندمتعال هیچ کس دیگری هیچ سهم و قسمت و بهره ای از او، و وجودش نداشته باشد .


    الهی !!!  این همه عظمت فقط  در یک واژه  الله اکبر      خداوند چه عزّت و عظمتی به بنده  خالصش عطا میکند که شیطان صراحتاً  خود را در مقابل او ناتوان و ناچیزمیبیند . خوشا به حال دل ها ی خالص و صاف و بی آلایش ، که  فقط  صفات زیبا و پسندیده  را در خود جای داده اند و در قلب و روحشان به روی هر چه غیر خداست بسته شده است . 


    اخلاص ، مخلَص ، خلوص  ( زیباترین و شورانگیزترین  واژه هایی که اگر تمام عمر هم در این واژهای لطیف  و  ظریف تفکر و توجّه کنیم باز هم نمیتوانیم به توصیف زیبایی ها و اسرار این واژه وصف ناپذیر بپردازیم و به درستی درکش  کنیم)


    الها توفیق درک و نائل آمدن به این مقام و منزلت نزد خودت را به شایسته ترین بندگانت عنایت بفرما .  الهی آمین  آمین


     روزنه های امید شیطان  :


     شیطان با این سخنان به نوعی به تحریک انسان های کوته بین هم پرداخته و ذهن آنها را از حقیقت و واقعیت منحرف ساخته است . انسان کوته بین میگوید:


    مگرهمه بنده خدا نیستند ؟ مگر خدا بین بنده ها تبعیض قائل میشود ؟ مگر همه نزد خداوند برابرو یکسان نیستند ؟ ( از نظر حقوق انسانی ) اما نکته اینست : همانطور که شیطان ، خودش گرفتار مرض غرور و خود برتر بینی شد  و خود ،  راه گمراهی  و باطل را برگزید که بعضی بندگان از روی جهل و نادانی ویا به خاطر هوسران بودن وکوته فکری و کوته بینی و نداشتن نیت خالص برای ارتباط با خداوند ، خودشان ، خودشان را گرفتار گناه وهمنشینی با شیطان میکند ودست به دامن ناپاک شیطان میآلایند و دل را به این وسیله از ایمان وتقوا  تهی میکنند و به  زشت ترین و بدترین  زینتهای زودگذر دنیوی ،  که شیطان خود آن زشتی ها را برای انسان آراسته، غرّه میشوند و دل خوش میکنند . و از رحمت  وجود  یاد خدا و عطش عشق الهی  محروم میشوند ، روح اخلاص ، دل را از قید و بندهای دنیوی رهایی  میبخشد و وجود انسان را از شر شیطان لعین محفوظ  میداردچون خدا روح او را تعالی میبخشد وبرای خودش خالص و خدایی میکند .


    زینتها و لذ ّات زودگذر وفریبنده دنیوی ( مال ، جان، مقام ، هوا و هوس و ...) دل ضعیف النفس را به راحتی زیر و رو میکند  و نیّت و هدف ناب  و نهایی زندگی را از  وجود  آنها بی رحمانه  بیرون میکشد  و اهداف مادی  و بی ارزش را جایگزین میکند و او را با خود به قعر زشتیها و ناپاکی ها و گناه میبرد . 


     شیطان  رانده شده از هر فرصتی ، حتی لحظه ای شک و تردید  یا  کوچکترین  لغزشی  برای فریفتن  و گمراهی انسان بهره میبرد .  مانند یک دزد  وارد خانه دلمان  میشود و هست و نیستمان از ایمان و تقوی را از ما غارت میکند ، در حالیکه ما  درحالیکه ما در عالم بی خبری به سر میبریم .


     دزد میآید نهان در مسکنم                             گویدم که پاسبانی میکنم


    خودخواهی ،  زیاده خواهی ( حرص و طمع ) ،  ریاکاری ، تظاهر و خود نمایی ،  تکبر ، منفعت  طلبی شخصی ، دروغگویی، جهل و نادانی ، حسادت ، دورویی و ...  هر کدام از این خصوصیات و رذائل اخلاقی  ،  حتی اگر یکی از اینها  در درون انسان  وجود  داشته باشد در آن دل دیگر جایی  برای اخلاص  نیست . اینها  دستاویز  شیطان لعین هستند  برای  گمراه کردن بنده های خداوند  .


                     لعنت و نفرین بر شیطان                           





  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 9:17 صبح

       1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ