سفارش تبلیغ
صبا ویژن
میان شما و موعظت پرده‏اى است از غفلت . [نهج البلاغه]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

به نام خدا


رابطه بین اخلاص وتوحید (1)


بررسی این رابطه از دو جنبه قابل تامل است 


 1- بررسی سوره اخلاص ( توحید ) به عنوان رکن اصلی این ارتباط


2- بررسی سایر آیات . که در دو پست جداگانه به ان پرداخته خواهد شد .


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ?1? اللَّهُ الصَّمَدُ ?2? لمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ?3? وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ ?4?


 به نام خداوند بخشنده مهربان


 بگو اوست خدای یگانه (1)خدای صمد(ثابت متعالی ) (2) کسی را نزاده وزاده نشده (3)


 و هیچ کس او را همتا نیست (4)


 1- در نام سوره ها نیاز به تفکر و تعقل بسیار است این نامگذاریها خود راهبر انسان به سوی بسیاری از روشنائیها می تواند باشد ،اینکه چرا نام دیگر سوره توحید ، اخلاص است ما را با این تفکر وادار می کند که ارتباطی تنگاتنگ بین این دو واژه وجود دارد . خداوند در این سوره به صورت بسیار موجز وبسیار کامل ( یکی ار عللی که قران معجزه جاوید است بیان مفاهیم عالی در کوتاهترین جمله ها  است ) خود را از زبان نبی اکرم معرفی کرده است یکتا ، تنها ، نه زاده نه زاده شده ( هیچ وابستگی به هیج چیز ندارد ) هیچ کس وهیچ چیز هم کفو و هم ردیف او نیست .


در پست های گذشته گفتیم اخلاص یعنی خالص شدن ، اما ابتدائی ترین سوال این است خالص برای چه کسی ویا چه چیزی ؟ خداوند با نعمت اختیاری که به انسان عطا فرموده ،‏ علاوه بر آفرینش فطرتی خدا جو  و فرستادن رسولان بسیار، انسان را بین پذیرفتن یا عدم پذیرفتن مختار قرار داده است خود بارها در قران فرموده است راه هدایت آشکار است و هر که خواهد هدایت یافت و هر کس نخواهد به ظلمت شتافت .


در سوره اخلاص با معرفی خود، انسان را بین پذیرش عالیترین موجود هستی که هیچ کس وهیچ چیز شبیه ومانند او نیست وپذیریش هر موجود دیگری غیر از خدا مختار قرار داده ،به بیان دیگر خدا در یک طرف و هر آنچه غیر از خدا در سوی دیگر قرار گرفته است ، ابتدا انسان باید در پذیرش وحدانیت به یقین برسد ، یقین اولین گام برای قدم نهادن در مسیر اخلاص است ، اگر خداوند به عنوان کاملترین پذیرفته نگردد آیا انتظار داشتن اخلاص برای این خدا انتظار عاقلانه ائی است ؟‏باید بپذیریم تنها اوست و لاغیر ،‏این پذیرش ویقین باور قلبی انسان را چنان کامل می کند وچنان آرامشی به انسان می دهد که همه سعی خود را می کند تا مورد توجه او قرار گیرد همه اعمال ونیات خود راخالص  می سازد تا خداوند به سوی او نظری مهر آمیز افکند ،این یقین اخلاص را چون شهد شیرین می سازد ، و به سعی در رسیدن به اخلاص طعم خوش می دهد . یقین پایه رسیدن به اخلاص کامل و قدم نهادن در مسیر خالص شدن برای موجودی است که هیچ کس وهیچ چیز هم کفو او نیست و این یقین به دست نمی آید مگر با شناخت و سعی در شناخت ذات بی مثال خدا ، هر قدم برای شناخت کامل خداوند وعظمت خداوند، قدمی است برای رسیدن به اخلاص محبوب، ومگر نه این است که شناخت عدل وعلم و ...شناخت را نسبت به عالم وعادل مطلق افزایش می دهد ؟‏ پس می توانیم مدعی باشیم که با مدد بی همتای عالم در مسیر اخلاص گام می نهیم .



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 9:17 صبح

    به نام خدا


    رابطه توحید و اخلاص (2)


    پس از اولین قدم برای رسیدن به اخلاص که یقین قلبی وباور درونی بود، نیازمند راه وروشی برای قدم زدن در مسیر اخلاص هستیم ،‌ مسیر شناخته شده باید خود خالص باشد ، این مسیر چیزی نیست جزالف - دین ، کیش آئین ، روش ، که توسط پیامبران چراغ راه ما شده است ب - فرامین عقلی وفطری که با توجه به آن و اخلاص در آن، بی شک به اصل دین که همانا توحید است خواهیم رسید .فرامین زندگی که توسط پیامبران برای ما فرستاده شده وبه صورت جزء به جزء برای رسیدن به کلیت کامل ونهائی است، باید به صورت جزء هم خالص گردد یعنی تمام رفتارها و نیات به طور جداگانه به خلوص برسد ،‌باید ذره ذره ناخالصی را ازدرون خویش بیرون بکشیم ( محاسبه کنیم قبل از اینکه محاسبه شویم ) ،‌نمی شود رودی ناخالص به دریای خالص رسد ،‌در آیه 3-2 زمر


    إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّینَ ?2?


    أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ ?3? زمر


    ما [این] کتاب را به حق به سوى تو فرود آوردیم پس خدا را در حالى که اعتقاد [خود] را براى او خالص‏کننده‏اى عبادت کن (2)


    آگاه باشید آیین پاک از آن خداست و کسانى که به جاى او دوستانى براى خود گرفته‏اند [به این بهانه که] ما آنها را جز براى اینکه ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیک گردانند نمى‏پرستیم البته خدا میان آنان در باره آنچه که بر سر آن اختلاف دارند داورى خواهد کرد در قیقت‏خدا آن کسى را که دروغ‏پرداز ناسپاس است هدایت نمى‏کند (3)


    خداوند می فرمایند دین خالص برای خدا است ( تنها راه خالص به خدا می رسد ) و به بیانی شیوا توجه انسان را به این نکته جلب می کند که عده ائی می گویند ما بتها را وسیله تقرب به خدا انتخاب کرده ایم ، مگر می شود راه ناخالص به یگانگی توحید برسد ؟‌نمی توانیم به بهانه نیت مخلصانه عمل غیر خالص انجام دهیم ، این بت تنها جمادی نیست که در دوره جاهلیت پرستش می شد هر چیز که سد راه رسیدن ما به اخلاص توحیدی شود اعم از عبادات لذت بخشی که برای نفس انجام می گیرد و زن و فرزند و ... همه بتهائی است که جایگزین خدا شده است و روز جزا خدا در مورد آن حکم می کند. در ایه 14سوره مومن


     فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ


    پس خدا را پاکدلانه فرا خوانید هر چند ناباوران را ناخوش افتد 14


     ازاین موانع به کفر نام برده شده ،‌ بر طبق این  کافران سعی دارند از حضور اخلاص در نیات واعمال جلوگیر کنند همان طور که قبلا اشاره شد هر پوشاننده ائی که سبب محو ذره ائی از اخلاص در وجود ادمی شود کفری است که به مبارزه اخلاص برمی خیزد ومانع اخلاص خالصانه نسبت به خدا است ، در ایه 139 بقره


    قُلْ أَتُحَآجُّونَنَا فِی اللّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ ?139?


    بگو آیا درباره خدا با ما بحث و گفتگو مى‏کنید با آنکه او پروردگار ما و پروردگار شماست و کردارهاى ما از آن ما و کردارهاى شما از آن شماست و ما براى او اخلاص مى‏ورزیم (139)


    خداوند با اشاره به کلمه عمل توجه انسان را به این نکته  جلب کرده که نیت خالصی که عمل خالصانه در پی نداشته باشد نیتی غیر توحیدی است که صاحبان آن دروغگوهستند .


     انسانی که با یقین قدم در راه دین مخلصانه می نهد مزین به تمامیت اخلاص می شود اینچنین انسانی تمام اعمال ونیتش توحیدی است و در درونش ذره ائی غیر خدا جای ندارد بدین سبب حتی خواندن و خواستن او نیز خدائی می شود ( دعای توحیدی ) چند لحظه به دعا های خود فکر کنیم ؟‌ چند درصد آن خواستن خدا برای خدا است ؟‌آیا دعای ما لبریز ازخواستن های ما از خدا برای ما نیست ؟‌ ما باید برداشته شود تا خدا جایگزین ان شود ( چه ارتباط زیبائی دارد اخلاص با توکل و تسلیم ورضا ) خداوند در آیه 14 مومن


    فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ ?14?


    پس خدا را پاکدلانه فرا خوانید هر چند ناباوران را ناخوش افتد (14)


    خدائی خواستن را به ما تذکر می دهد . حال انسانی با یقین ، نیت وعمل خالص و خواستن خدائی داریم، کجای این انسان خالی از خدا است تا گناه جایگزین آن شود ؟ عصمت معصوم برای همین است که به انتهاترین نقطه اخلاص رسیدند در این انسان جائی برای گناه باقی نمی ماند .



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 9:16 صبح

    بسم الله الرحمن الرحیم


    آیات 139 بقره و 51 مریم و هم چنین 37 ؛ 71 ؛ 72 ؛ 128 ؛  صافات


    قُلْ أَتُحَآجُّونَنَا فِی اللّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ (139)


    وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصاً وَکَانَ رَسُولاً نَّبِیّاً (51)


    بَلْ جَاء بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ (37)


    وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَکْثَرُ الْأَوَّلِینَ (71) وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِیهِم مُّنذِرِینَ (72)


    إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ (128)


    هر آنچه که بر خلوص ذاتی خویش رسیده باشد (( زیبا ترین و با ارزش ترین )) در جهان هستی خواهد بود


     


    ·       در آیه 139 سوره بقره:


     


     خ خداوند اثبات وجود خود  که به توحید ختم می شود را توسط نبی و پیامبر خویش ابلاغ می کند یعنی وجود پیامبر که خود اصلی از اصول دین است برای اثبات توحید مدعی است و در پایان آیه چنین بیان میدارد که ما هستیم وقتی که خدا را به یکتایی شناخته و او را از روی اخلاص پرستش می کینم ، این به یکنایی شناختن فقط از طریق رسل خود خداوند میسر است زیرا که پیامبر خالص ترین وجود می باشد ، و با تمسک بر نبوت نبی با اخلاص از زمین نباشد شناخت خداوند یکتا به اندازه کافی میسر نمی شود و کفایت شناخت خدا در کفایت شناخت نبوت است .


     


    و اما در آیه 51 سوره مریم :


     


     از جریان خود نبوت استفاده کرده و اثبات نبوت را با خود نبوت بیان کرده است ، در این آیه متذکر آن می شود که یاد کن در کتاب خویش که بسیار بنده با اخلاص و رسولی بزرگ بود ، این بزرگی برای رسول خود یعنی حضرت موسی از کدام تاحیه سر چشمه گرفته بود ؟ بنظر می رسد از شناخت حضرت موسی از عوامل ظلم و ستم در جامعه بوده باشد زیرا که خود او در دستگاه ظلم فرعونیان بزرگ شده و خداوند او را برای شناختن کامل ظلم در دستگاه فرعون رشد می کند ، اما در دامن مادر خویش این تقدیر رقم می خوره برای پیامبر و رسول و نبی خداوندی است که تو را در این آیه به رسول بزرگ نامبرده است و او برای رسول و نبی شدن راهی جز مخلص شدن در برابر خدا در پیش رو ندارد ، زیرا که خداوند او را برای خویش خالص کرده است و غیر از خدا کسی در او نصیبی ندارد ، نه در خود او و نه در عمل او غیر از خدا هیچکس نیست چنین انسانی است که مخلص است و می تواند در دستگاه جبار فرعون حتی بزرگ شود ، و کسی که به چنین مقامی رسیده باشد از خطر انحراف و آلودگی مصون خواهد بود و او هم خدا را در قالب صدا و خواب درک می کرده که (( نبی )) بوده و هم با فرشته همکلام می شده زیرا که (( رسول )) خداوند بوده است .


     


    و اما آیات سوره صافات :


     


    در بحث اثبات اخلاص در فرستادگان خدا از کلام صدق خداوند برای اثبات نبوت استفاده کرده را میتوانیم چنین بر داشتی را داشته باشیم که وقتی پیامبر را شاعر و مجنون ( به این و واژه دقیق نگاه کنیم ) صرف نظر از نگاه احمقانه مردم نسبت به پیامبر این جماعت نبوت را از کلام خودشان که به پیامبر اطلاق می کردند اثبات می کنند اما خودشان نمیدانند که با کلام صدق و قرآن و اخلاص پیامبر چنین امری را انجام می دهند وقتی پیامبر را شاعر خطاب می کنند مبنی بر این است که این کتاب بسیار موزون و دارای سخنان نافذ می باشد این اعتراف ضمنی تایید رسول قبلی است و امر تازه ای نمی باشد بلکه تایید رسالت هزاران نبی بوده که ماموریت هدایت مردم را داشته اند .


    و اگر پیامبر را مجنون خطاب می کردند نیز تلویحا به استقامت پیامبر در همرنگ نشدن با جماعت مردم است .


    زیبا ترین عنصر خالص دنیا که دلربا ترین آنها نیز هست ( کربن ) است که ( سنگ جواهری ) گرانبهاست بنانم الماس لذا هر چه وجود از نا پاکی ، نادرستی و نا صافی به دور باشد همانا سره تر و خالص تر خواهد شد هم چون عناصر جهان هستی و زیبا ترین لحظه های ( وصل ) خمیدن و دو تا شدن قادری است که خالصترین موجود هستی است .


    نتیجه منطقی این نوشتار چنین است که برای رسیدن و اثبات نبوت و توحید و در نهایت کلام صدق خداوند مسیری تدارک دیده شده از طرف خداوند که به این شرح است


     


    اثبات توحید توسط خود خداوند از نبوت نبی با امکان وسیله اخلاص


    اثبات نبوت نبی وامام توسط خودشان با امکان و وسیله اخلاص


    اثبات اخلاص توسط کلام صدق خداوند از زبان نبی و امام


     



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 9:16 صبح

    <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ