سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همنشین بى خرد مباش که او کار خود را براى تو آراید و دوست دارد تو را چون خود نماید . [نهج البلاغه]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

بسم الله الرحمن الرحیم

فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤمِنُونَ حَتّی یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَینَهُم ثُمَّ لا یَجِدُوا فی اَنفُسِهِم حَرَجاً مِمّا قَضَیتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسلیماً

ولی چنین نیست
 ،
به پروردگارت قسم که اینها به حقیقت اهل ایمان نمی شوند مگر آنکه ترا در مورد آنچه میان آنان مایه اختلاف
است
داور گردانند سپس از حکمی که کرده ای در دلهایشان
احساس ناراحتی و تردید نکنند و کاملاً سر تسلیم فرود آورند     65 نساء

حرف قسم : وَ              قسم به: رَبِّکَ            علت قسم خوردن: که اینها به حقیقت اهل ایمان نمی شوند 

آیه 59 همین سوره : اطاعت از خداوند و پیامبراو واولیای امراو(امامان معصوم ) در امور دین برای اهل ایمان بهتر و نیک فرجام تر از
اطاعت وپناه بردن به گمراهی و ... است ، در آیات اینچنینی متعددی
خداوند حکم پیامبر را با حکم خود برابر کرد  تا همه بدانندکه اطاعت از
رسول اطاعت از حق است .

آیات 60 تا 65 ایمان کسانی را که فقط  لباس ظاهری ایمان را بر تن میکنند و فقط ادعای حق پرستی ومسلمانی دارند با دلایل محکم و
صریح به باد انتقاد گرفته و در عین حال اوج مهربانی خداوند را میبینیم
که به حضرت محمد (ص) میفرماید : من میدانم که نیّاتشان چیست
اما چون در صفوف مسلمین هستند ،
تو با بیانی گیرا و دلنشین نتایج اعمال و نیّات اشتباهشان را به آنها گوشزد کن تا شاید بفهمند که
نفاقی که در اعمالشان و نیاتشان هست جز ستم به خودشان و مایه خشم خداوند نیست ... اما افسوس که ...
سرانجام در آیه 65 پرده از واقعیتی که بسیار جای تاسف و عبرت است برداشته میشود (ولی چنین نیست، به پروردگارت قسم که اینها به
حقیقت اهل ایمان نمی شوند) ... کاش همه ما به خود بیاییم و لحظه ای از اعمال خود غافل نشویم ...
نتیجه اینکه آیه  مورد نظر(65 نساء) بسیار روان ، نشانه های ایمان واقعی را برای جلوگیری از سوء استفاده و در واقع برای شفاف سازی بیان میکند
1-
 مرحله ای که باید فقط به قرآن و پیامبر گرامی اسلام و هر انچه که خداوند به آن امر نموده پناه برد و کوچکترین اتکایی به غیر اینها = با کشتن روح ایمان در وجودمان و نشان میدهد نیت ما خالص و پاک نبوده           


2- مرحله ای که کوچکترین شک یا تردید یا دلخوری ، ناراحتی، نارضایتی (آشکارا یا نهان ) به عدالت و فرمان الهی که از جانب فرستادگان پاکش حکم شده = با ضعف و سستی ایمان و نشان میدهد ایمان ما پایدار نیست و حتی حاضریم ایمانمان را فدای منافع و لذت طلبی هایمان بکنیم 


3- سرانجام حساس ترین مرحله که فقط اگر مراحل قبل را با خلوص و نیّت الهی پشت سر گذاشته باشیم میتوانیم در آن سربلند باشیم مرحله ای که تقوا و توکل شخص به خداوند بهترین سرمایه اش است وبدون هیچ تردید و بی چون و چرا تسلیم فرمان الهی میشود تا بر قوّت روح ایمانش بیفزاید   


جز ایمان حقیقی و خدا ترسی  هیچ چیز دیگری نمیتواند به شخص یارا و توان ِ دوری از شهوت و آرزو و انحرافات و سستی ها را بدهد . در سایه بی ایمانی لذّات خوش آب و رنگ و زودگذر دنیوی به راحتی میتواند افسار نفس لذّت طلب و سیری ناپذیر انسان را بدست بگیرد و همچون حالت سُکر و مستی انسان رادر گیجی و سرگردانی همیشگی فرو برد (72 حجر)


الگوهای گرامی و عالی مرتبه ای مانند حضرت ابراهیم داریم که روح بلندشان و عزم و اراده راسخشان را از ایمان خالصشان به ودیعه گرفته اند و طبق آیه 57 انبیاء یک تنه و با اتّکا و توکّل به خداوند در مقابل ظلم و خیانت ضالمین وخائنین می ایستند واین سرافرازی دین ودینداریست.  


ایمان واقعی یعنی از جان خود هم حتی گذشتن ، یعنی صداقت ، یعنی تمام صفات حسنه ، یعنی نگاهت ، کلامت ، قلب و روحت و تمام وجودت را به او بسپاری ، یعنی ...





  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 9:50 صبح

    به نام خدا


    بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

    لاَ أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ (1) وَأَنتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ (2) وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ (3) لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ (4) أَیَحْسَبُ أَن لَن یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ (5) بلد


     به این کلمات توجه کنیم : (بلد )(ولد)(احد)(لبد) زیبائی ظاهر قرآن انسان را محو می کند تا پس از گذر از زیباترین ها شعف حضور در عمیقترین دُرها و صدف ها را هدیه ما سازد ...آیا قسم یاد نکنم به این شهر مقدس ؟ وحال آنکه تو در آن منزل داری ؟ و به پدر(حضرت آدم )و فرزند (آنچه پس از او به وجود امده ). که انسان در سختی به وجود آمده است و آیا پندارد هیچ کس بر او توانائی ندارد ؟ خداوند در چند آیا به ظاهر کوتاه خلقت انسان وعظمت آن وبه بیان دیگر عظمت خالق انسان را ذکر نموده ، وقتی به این سیر به دیده تعقل نگریسته شود چنان عظمت خداوند ونا چیزی انسان آشکار می گردد که جز تصدیق و سجده چیزی برای انسان باقی نخواهد ماند ، بیان کوتاه و مختصر است ولی یقینی که ایجاد می شود تا عمق جان می نشیند ،واین به داستان ساحرانی ماند که از زمان ایمانشان تا یقین قلبیشان و سپس مردن بر سر یقین زمانی کوتاه گذشت ،کوتاهتر از یک ساعت ،و هر آیه قرآن معجزه ائی است که می تواند در کمتر از ساعتی ادمی را به یقین برساند ومردن در پی این یقین .(هر آیه قران اژدهائی است که مکرها را می بلعد وید بیضائی که چشمهارا خیره می سازد و حتی برتر ازا ینها )


    خاک - دنیا  دو پایه خلقت انسان که جزء بی ارزشترین ها است اما وقتی در دستان خداوند عظمت روح در آن دمیده می شود محل سوگند خدا قرار می گیرد ، این عظمت و ارزش ،از تبدیل خاکی بی ارزش به انسانی به معراج رسیده هویدا می شود ،وآیا حقیقتا این تبدیل سخت نیست نه از برای وجود خدا که از نوع شدنش برای انسان، و خداوند به ادم سوگند یاد می کند و به نسلی که پس از او ایجاد شده هان ای انسان پدرت اولین انسان آدمی بود از خاک بی قدر که روح در آن دمیده شد وبا همه علم ازلی وابدی وسوسه شیطان از جنت دورش ساخت به چه غره می شوی ؟ ولی از لطف خویش به این آدم سوگند یاد می کند تا دیباچه وجودمان از بی قدری فرونریزد ،تا از هیچ برخیزیم و سر به آسمان بلند کنیم که اگر نبود این حرمت داری خدا ،تا ابد در شرمی عظیم بیچاره بودیم .وقسم به این شهر به خاکی که تو انسان ( پیامبر ) در آن ساکنی که خاک از روح خدا حرمت می گیرد و جای قسم .


    این انسان که سیر خلقتش بیان شد وقتی به خلف خویش نگاه می کند چه دارد جز لطف پروردگار ؟ وحال همین انسان چنان غره می شود که خود را توانا ترین می پندارد واگر نبود این ذکرهای قرآنی عاقبت همه ما اصحاب مشئمه بودیم وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ (19) وشایسته نار موصده عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ (20) ( خدایا به تو پناه می بریم از غرور که چون هوا در اطراف ما وجود دارد


    بسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم


    وَالْفَجْرِ (1) وَلَیَالٍ عَشْرٍ (2) وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ (3) وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ (4) هَلْ فِی ذلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ (5) فجر



    قسم به صبحگاه(ابتدای صبح) قسم به ده شب قسم به فرد وجفت قسم به شب وقتی روز را روشن می کند (انتهای شب )آیا در این امور که یاد شد جای سوگند نیست ؟
    آفرینش حجت ناطقه ائی است برای اثبات عظمت خدا اثبات علم و نظم و... طبیعت آیه های سخنگوی وجود خدا هستند که وجودشان برای اهل خرد سندی است بر قدرت بی نظیر خالق تنها کمی خرد وتعقل نیاز است ... آفرینش طبیعت به قدری ارزشمند است که جای قسم است و خداوند تاکید می کند آیا اینان ارزش قسم ندارد ؟ سوال خدا نه از باب پاسخگوئی ما که تاکیدی است که خدا بر همه خلقت دارد که تعقل وتفکر را می طلبد وآیا این تفکر وتعقل هر ساعتی ارزش چندین سال عبادت را ندارد که ایمان ویقین را چنان استوار می سازد که دل آرام می گیرد و جان آتش ...وقسم به ده شب و زوج وفرد که ارزش عدد نمایان می گردد که اعداد ساخته ذهن بشر یا کشف او نیست علمی است هدیه شده از اسمان برای انسان که قدر وارزشش از سوگند خدا به ان نمایان می شود ... دقت در خلقت و ظریفترین ها در خلقت ،که انتهای شب وابتدای روز در نوع و جنس با هم متفاوت است و معجزه ائی عظیم رفتن شب و رسیدن روز ...



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 9:50 صبح

    بنام یگانه معبود بی همتا                                                                                     
    در قرآن عزیز خداوند به امور با ارزش و با اهمیّت سوگند یاد میکند ( استفاده از لفظ  سوگند در میان عامه مردم دارای شان و منزلت و حساسیت خاصی است ) و بدین وسیله برای زدودن غبار غفلت و جهل ، روی مسائل و اصول مهم برای یادآوری و هوشیاری بندگانش تاکید میکند .                                                                                      
    بسم الله الرحمن الرحیم                                                                       
    وَ الصّا فّا تِ صَفّاً (1) فَالّزاجِراتِ زَجراً (2) فالتّالیاتِ ذِکراً (3) اِنَّ اِلهَکُم لَواحِدٌ (4)                                             
    قسم به صف بستگانی که صفی با شکوه بسته اند (1) به زجر کنندگانی که به سختی نهی میکنند (2و آنها که پى درپى ذکر (الهى ) را تلاوت مى کنند (3) که قطعاً معبود شما یگانه است !                                                                                         
     صافّات : جمع صافه است اشاره به گروهى است که صف کشیده اند بنابراین صافات بیانگر صفوف متعدد است ،  فرشتگان                  
    زاجرات : طرد کنندگان ، جمع  زجر                                                                                                                     
    تالیات : از ماده تلاوت جمع تالى است ، و به معنى گروههائى است که اقدام به تلاوت چیزى مى کنند ... 


     سوگند به فرشتگانی که در صفوف مختلف طاعت و عبادت و بندگی هر کدام به صورت و سیرت و زینت و لباس معنوی زیبایی آراسته شده اند و حاملان وحی بر مخلصین هستند و مؤمنان و پاک دلانی که در عبادت و طاعت قلب هایشان به ذات پاک حق رجوع میکند (1) سوگند به فرشتگانی که وسوسه های شیطان لعین را از قلوب پاک میکنند ومانع ورود شیطان ناپاک به حریم کبریایی میشوند و مخلصینی که از سر تسلیم و فرمانبرداری از معبودشان از منکر ، منع و نهی میکنند (2) و سوگند به تمام فرشتگان و مؤمنینی که سبحان الله .. و لا اله الّا الله و تسبیح گویانند و ذکر و قرآن عزیز خداوند را رسا و از عمق جان و پی در پی تلاوت میکنند ...


     که خداوند شما یکی است ، در ذات یکتا و در قدر بی نظیر و در صفت بی همتاست                                                                        
    فرشتگان ( که عالم علوی به وجود اینها آراسته و آسمانها به اینها منوّر گشته است) و مؤمنین راستین و مخلص با اعتقاد و باور قلبی به وحدانیت و یگانگی حق به مقامی رسیده اند که در جایگاه سوگند خداوند آن هم برای اولین و مهمترین وارزنده ترین وحساسترین اصل از اصول دین  قرار گرفته اند آن هم در اول سوره ( از اول قرآن تا جزء 23 صافّات اولین سوره ایست که با سوگند آغاز شده )
     و در ادامه سوره بسیار صریح و کوبنده شیاطین و ظالم صفتان و انسان های کافر و کفر پیشه را که در گرداب شرک و کفر و تکبّر و لجاجت و جهالت دست و پا میزنند را پست ترین و خبیث ترین و خار و زبون ترین انسانها معرفی میکند ( تمام بدبختی ها و انحرافات انسان بخاطر تکبّر و خود برتر بینی اوست) که هر روز راهشان برای ورود به جهنم هموارتر و هموارتر میشود و رزق و روزیشان  در آن دنیا از درختی که از قعر آتش سوزان می روید و آب سوزان و متعفّن و جامه هایی از آتش فراهم میشود


    (خداوند میفرماید : دو چیز را به خدایی مگیرید که خدا یکی است و یکتا ، پس از من بیم داشته باشید) .. و میفرماید : رساننده نعمت و رهاننده شما از غم و بلا منم ، نعمتی که من دادم را به دیگری حواله نکن و دیگری را بر من مگزین و شاکر و سپاس گذار و متواضع باش ..


    لقمان به پسرش در حالی که پند میداد گفت :ای پسرک من ! به خداوند شرک نیاور که براستی شرک ستمی بزرگ است ( شرک منشا هر حرکت تخریبی و باطلی هست عظمت هر عمل و فکری به آثاری هست که در پی داره و شرک بدترین آثار رو برای انسانی که به دنبال سعادت (دنیوی و اخروی) هست به همراه داره . پس هر که در صراط مستقیم بکوشد تنها برای خود میکوشد زیرا خداوند بزرگ از جهانیان سخت بی نیاز است ..  )
    نظم و انسجام و زیبایی که در جهان هست آفریده خداوندی یکتا و عزیز و حکیم است که هر صفت کمالی که در موجودات هست مانند علم و قدرت و حیات و زیبایی و ... عالی ترین و نامحدودش در نزد خداوند است . پس چطور به خودمون اجازه میدیم وقتی توی دنیا خوشی به ما میرسه به اون خوشی دل خوش کنیم و وقتی غم یا گرفتاری پیش میاد با شکوه و گلایه ناشکری کنیم و گاهی هم (خدایی ناکرده) کفر بگیم...


    فقط خداوند میداند که : کافر ِ مُلحِد حتّی با سوگند هم خداوند را باور ندارد اما مؤمن ِ مُوحّد ، حتی بی سوگند هم حقانیّت و وحدانیت خداوند را باور دارد ..



    یا رَبَّ العالمین ... (همین الان یه دعای خوب کن )





  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 9:49 صبح

    <   <<   6   7      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ